نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 613
(فرمود:) اى يحيى، كتاب را با نيرو بگير. و ما او را در كودكى خردمندى داديم. (12) و از نزد خويش او را دلسوزى و پاكى داديم و او خود پرهيزگار بود، (13) و نيكوكار و نوازش كننده پدر و مادر بود و هرگز جبارى نافرمان نبود. (14) و درود بر وى آن روز كه به دنيا آمد و روزى كه مىميرد و آن روز كه او زنده برانگيخته شود. (15) و در آن كتاب، مريم را ياد كن آنگاه كه از كسان خويش به يك سو شد به جايگاهى از سوى بر آمدن آفتاب. (16) آنگاه ميان خويش و آنان پردهاى گرفت. پس ما روح خويش بسوى وى فرستاديم تا چون آدمى نيكو اندام در نظرش پديدار گشت. (17) مريم گفت: من به خداى رحمان پناه مىبرم از تو اگر تو پرهيزگارى. (18) گفت: من فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسرى پاك بخشم. (19) مريم گفت: مرا چگونه پسرى تواند بود در حالى كه هيچ انسانى مرا نيارميده و من هم زناكار نيستم؟ (20) گفت: چنين است، پروردگار تو فرمود: اين كار بر من آسان است و تا آن را آيتى براى مردمان كنم و بخشايشى از ماست و كارى بود گزارده و شدنى. (21) پس مريم به عيسى بارور شد، و بار خود را (از ره شرم) به جايى دور برد. (22) آنگاه او را درد زه خاستن گرفت و به پاى خرمابن برده گفت: اى كاش من پيش از اين مرده بودم و فراموش شده بودم. (23) در اين هنگام او را از بر وى آواز داد كه اندوهگين مباش زيرا پروردگارت زير پايت جويى روان كرده است. (24) و خرمابن را فراخويش بجنبان تا بر تو خرماى تر و تازه در هنگام رسيده ريزد. (25)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 613