responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 615


پس، از آن خرما بخور و از آن آب بياشام و ديده روشن دار. اگر از آدميان كسى ديدى بگو من با خداى رحمان پيمان بسته‌ام كه روزه خاموشى بدارم و بهمين خاطر امروز با هيچ آدمى سخن نخواهم گفت. (26)
آنگاه مريم عيسى را بر گرفته پيش قوم خويش آورد. آنها گفتند: اى مريم، چيزى آوردى بس شگفت و غير عادى. (27)
اى خواهر هارون، پدر تو مرد بدى نبود و مادرت هم بدكاره نبود. (28)
مريم اشاره به كودك نمود. گفتند: چگونه با پسركى كه در گهواره است سخن گوييم (29)
عيسى گفت: من بنده خدايم، به من كتاب (آسمانى) داد و مرا پيامبر گردانيد (30)
و مرا هر جا باشم مبارك ساخت و به نمازگزارى و زكات پردازى در سراسر عمرم سفارش نمود. (31)
و نيز به نيكى كردن با مادرم، و مرا جبارى سنگدل نساخت. (32)
و درود بر من روزى كه زاييده شدم و روزى كه بميرم و روزگارى كه زنده برانگيزانيده شوم. (33)
اين است عيسى پسر مريم، سخن راست تحقق يافته‌اى كه درباره اش كشمكش لفظى شك آلود مى‌كنند. (34)
شايسته خداوند نيست كه فرزندى گيرد، منزه از آن است. چون اراده كارى كند جز اين نباشد كه به آن گويد باش، پس مى‌باشد. (35)
و بيگمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست. بنابر اين او را بپرستيد. اين راهى راست است. (36)
پس دسته‌هاى ترسايان از ميان خويش اختلاف يافتند، و واى بر آنها كه كافر شدند از صحنه دورانى هولناك. (37)
در آن روزگاران كه پيش ما مى‌آيند چه شنوا و چه بينا خواهند بود اما آن ستمكاران امروز در گمراهى آشكارى هستند. (38)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 615
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست