نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 689
پس چون تو و كسانى كه با تو هستند در كشتى آرام گرفتيد بگو: سپاس خداى را كه ما را از قوم ستمكاران رهايى داد. (28) و بگو: پروردگار من، مرا به جايگاهى پر بركت فرود آر كه تو بهترين جايگاه دهندهاى. (29) بيگمان در آن حادثه البته آيتهايى است گرچه ما آزمايش كننده بوديم. (30) سپس از پى آنان نسلى ديگر بوجود آورديم، (31) و در ميان آنان پيامبرى از آنان فرستاديم كه خدا را بپرستيد، جز او معبودى نداريد، آيا از خدا پروا نمىگيريد؟ (32) و اشراف قوم او همانها كه كافر شدند و ديدار آخرت را تكذيب كردند و ما در زندگى دنيا آنان را به رفاه و خوشگذرانى رسانديم گفتند: اين جز بشرى همانند شما نيست او از همانچه شما مىخوريد مىخورد و از همانچه مىآشاميد مىآشامد، (33) و اگر شما از بشرى همانند خودتان فرمان بريد بيگمان در آن صورت شما زيانكار باشيد، (34) آيا به شما وعده مىدهد كه وقتى مرديد و خاك و استخوان گشتيد در آن حال شما (از گور) بيرون آورده شويد؟ (35) دور است دور اينكه وعده داده مىشويد (36) زندگانىيى جز اين زندگى دنياى ما نيست، مىميريم و زندگى مىكنيم و ما برانگيخته نمىشويم، (37) او جز مردى نيست كه بدروغ عليه خدا از پيش خود چيزى ساخته است و ما به او ايمان نمى آوريم. (38) (آن پيامبر) گفت: پروردگار من، چون مرا دروغگو شمردند ياريم ده. (39) (خدا) گفت: پس از اندك زمانى قطعا پشيمان خواهند شد. (40) آنگاه آنان را صيحهاى كه سزاوارش بودند در گرفت و آنان را به خاشاكى بدل كرديم، پس گم باد قوم ستمكار. (41) سپس از پى آنان نسلهايى ديگر بوجود آورديم. (42)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 689