نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 697
در واقع ما حق را برايشان آوردهايم و بيگمان ايشان دروغگويند. (90) خدا هيچ فرزندى نگرفته است، و با او هيچ خدايى نيست، اگر بودى در آن صورت هر خدايى هر آنچه آفريدى ببردى و قطعا يكى بر ديگرى فايق آمدى، منزه است خدا از آنچه بر زبان مىآورند. (91) داناى غيب و مشهود است، پس برتر است از آنچه با وى شريك مى انگارند. (92) بگو: پروردگار من، هر گاه به من بنمايى آنچه را كه اينان وعده داده مى شوند، (93) پروردگار من، در آن صورت مرا در ميان قوم ستمكار قرار مده. (94) و بيگمان ما قادريم بر اينكه به تو بنماييم آنچه را كه به اينان وعده مى دهيم. (95) بدى را با آنچه كه بهتر است دفع كن، ما به آنچه بر زبان مى آورند داناتريم. (96) و بگو: پروردگار من، از وسوسههاى شيطانها به تو پناه مى برم، (97) و به تو پناه مىبرم- اى پروردگار من،- از اينكه سوى من آيند. (98) تا هنگامى كه مرگ به يكى از آنان در رسد گويد: پروردگار من، مرا باز گردان (99) باشد كه من در مورد آنچه بجا نهادهام كار شايسته كنم. نه چنين باشد، زيرا كه آن حرفى است كه وى مىگويد. و از پى آنان" برزخ" باشد تا بدورانى كه برانگيخته شوند. (100) پس چون در" صور" دميده شود در آن هنگام پيوندهاى خويشاوندى نباشد و نه از حال يكديگر پرسند. (101) آن زمان هر كس ترازوهايش گرانبار آيد پس آن گروه همان رستگاران باشند. (102) و هر كس كه ترازوهايش سبكبار آيد پس آن گروهند كه خويشتن بباختند و در دوزخ ماندگارند، (103) آتش صورت آنان را در حالى مىسوزاند كه آنان در ميان آتش روى ترش كردهاند. (104)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 697