نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 739
تا اگر جادوگران برنده و چيره آنان را پيروى كنيم؟ (40) آنگاه چون جادوگران بيامدند از فرعون پرسيدند: آيا در صورتى كه ما چيره و برنده شويم مزدى خواهيم داشت؟ (41) گفت: آرى، و در آن صورت از مقربانم خواهيد بود. (42) موسى به جادوگران گفت: آنچه را مىخواهيد مطرح سازيد. (42) آنان هم ريسمانها و چوبدستيهايشان را بيافكندند و گفتند به قدرت فرعون كه ماييم كه برنده و چيره خواهيم بود. (44) در اين هنگام موسى عصاى خويش بيافكند و ناگهان آن بنا كرد به فرو بردن آنچه بفريب ساخته بودند. (45) ناگاه بر اثرش جادوگران به سجده افتادند، (46) گفتند: به پروردگار عالمهاى آفريدگان ايمان آورديم (47) به پروردگار موسى و هارون. (48) (فرعون) گفت: آيا پيش از آنكه من به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟ بنابر اين او استاد شماست كه به شما جادو آموخته است. اينك معلومتان خواهم كرد دست و پايتان را از چپ و راست خواهم بريد و همه تان را بدار خواهم آويخت (49) گفتند: گزندى بر ما نيست، ما بسوى پروردگار خويش باز خواهيم گشت، (50) ما كه پيش از ديگران ايمان آورديم بدين كار اميد مىبريم كه پروردگارمان گناهانمان را بيامرزد. (51) و به موسى الهام كرديم كه بندگان مرا شبانه (از مصر) بيرون بر زيرا تعقيب خواهيد شد. (52) پس از آن، فرعون به شهرها (مأمور) فرستاد تا مردم را گرد آورند، (53) (گفتند) كه اين عده مشتى انگشت شمارند (54) كه ما را به خشم آوردند (55) و ما كه همگى متحد و آماده دفع خطر هستيم (56) آنان را از باغستانها و چشمه ساران بيرون رانديم (57) و از گنجها و جايگاههاى پر ناز و برازنده. (58) چنان گفتند و ما بنى اسرائيل را وارث آن نعمتها ساختيم، (59) پس با بر آمدن خورشيد (سپاه فرعون) به تعقيب آنان برخاستند. (60)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 739