نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 745
گفت: من چه مىدانم كه آنان چه مىكردند (كه چنين آماده ايمان و تعالى گشتند)؟ (112) اگر شما شعور داشته باشيد مىدانيد كه حساب آنان فقط با پروردگار من است، (113) و من كسى نيستم كه مؤمنان را از خود برانم، (114) من تنها بيم دهندهاى نمايانم. (115) گفتند: اى نوح، اگر دست از كارت بر ندارى ترا سنگسار خواهيم كرد. (116) گفت: پروردگارا، هموطنانم مرا دروغزن شمردند، (117) اينك اختلافى را كه ميان من و آنهاست از ميان بردار و مرا و مؤمنانى را كه با من هستند نجات بده. (118) بر اثرش او و همراهانش را در كشتى پر بار نجات داديم، (119) آنگاه باز ماندگان را غرق كرديم. (120) بيگمان در آن آيتى هست اما بيشترشان ايمان آورنده نبودند. (121) و بيشك پروردگار تو است كه تواناى مهربان است. (122) قوم عاد فرستادگان را دروغگو خواندند، (123) آن زمان كه هموطنشان هود به آنان گفت: آيا نمىپرهيزيد؟ (124) من براستى براى شما پيام آورى امينم، (125) از خدا پروا گيريد و مرا فرمان بريد، (126) و من براى اين كار هيچ مزدى از شما نمى خواهم، مزدم فقط بر عهده پروردگار عالمهاى آفريدگان است. (127) آيا بر فراز هر بلندى قصرى پرچم آسا بر پا مىكنيد تا به هوسبازى برخيزيد؟ (128) و دژها و آرامگاهها بمهارت مىسازيد مگر جاودانه مانيد؟ (129) و چون كيفر دهيد و بزنيد مانند جباران مىزنيد؟ (130) اينك از خدا پروا گيريد و مرا فرمان بريد. (131) و از خدايى پروا گيريد كه شما را با آن نعمتها كه مىدانيد مايه رسانيد، (132) به شما مايه از ستور و فرزند و باغستانها و چشمه ساران داد. (133) در ضمن آيه قبلى ترجمه شد. (134) من بر شما از عذاب روزگارى سهمگين بيمناكم. (135) گفتند: براى ما يكسان است كه اندرز دهى يا اندرزده نباشى، (136)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 745