responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 749


قوم لوط فرستادگان را دروغزن شمردند، (160)
آن زمان كه هموطنشان لوط به آنان گفت: آيا نمى‌پرهيزيد؟ (161)
من براستى براى شما پيام آورى امينم، (162)
اينك از خدا پروا گيريد و مرا فرمان بريد، (163)
و من براى اين كار هيچ مزدى از شما نمى خواهم، مزد من فقط بر عهده پروردگار عالمهاى آفريدگان است. (164)
آيا با آفريدگانى كه نرند مى‌آميزيد (165)
و آنان را كه پروردگارتان براى همسرى شما آفريده است وا مى‌گذاريد؟ در واقع شما قومى متجاوز از حد و راه هستيد. (166)
گفتند: اى لوط، اگر دست از اين كار بر ندارى تو را (از شهر) بيرون خواهيم راند. (167)
گفت: من از كسانى هستم كه به كردار شما خشم مى ورزند، (168)
پروردگارا، مرا و كسان مرا از آنچه آنها مى‌كنند رهايى بخش. (169)
بر اثرش، او را با كسانش همه را رهايى داديم (170)
مگر پيرزنى از بجاماندگان (كه بايد هلاك مى‌شد). (171)
پس از آن از ديگران دمار بر آورديم. (172)
و بر آنها باران مرگ باريديم پس بيم دادگان را بد بارانى بود (173)
بيگمان در آن آيتى هست اما بيشترشان مؤمن نشدند. (174)
و بيشك پروردگار تو است كه تواناى مهربان است. (175)
آن بيشه نشينان فرستادگان را دروغگو خواندند، (176)
آن زمان كه شعيب به آنان گفت: آيا نمى‌پرهيزيد؟ (177)
من براستى براى شما پيام آورى امينم. (178)
از خدا پروا گيريد و مرا فرمان بريد. (179)
و من براى اين كار هيچ مزدى از شما نمى‌خواهم، مزد من فقط بر عهده پروردگار عالمهاى آفريدگان است. (180)
پيمانه را بتمامى دهيد و از كسانى مباشيد كه پيمانه (و حق ديگران در مبادله) ناقص مى‌دهند. (181)
و با ترازوى راست دقيق وزن كنيد، (182)
و چيزهاى حق مردم را از آنان دريغ مكنيد و در زمين مفسدانه مگرديد، (183)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلال‌الدين    جلد : 1  صفحه : 749
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست