نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 801
و آنگاه كه فرستادگان ما مژده به ابراهيم بردند گفتند: ما هلاك كنندگان اهل اين مدينه هستيم، زيرا كه اهالى آن ستمكار بودند. (31) گفت: لوط در آن مدينه است. گفتند: ما بهتر از تو مىدانيم كه چه كسى در آن است، البته او را و كسان او را برهانيم بجز زنش را كه از رفتگان بود. (32) و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند از وجودشان بد حال گشت و از آنان ناراحت شد. و گفتند: مترس و اندوه مخور، زيرا ما رهاننده تو و كسان توايم جز زنت، او از رفتگان بود. (33) بيگمان ما بر اهالى اين مدينه بلايى از آسمان فرود آوريم بسبب زشتكاريهايى كه مىكردند. (34) و چنين شد كه از آن مدينه آيتى روشن بجا نهاديم براى مردمى كه خرد را بكار مىبرند. (35) و به سوى مردم مدين هموطنشان شعيب را فرستاديم تا بگويد: اى قوم من، خدا را بپرستيد و دوران آخرت را اميد بريد و در روى زمين مفسدانه تبهكارى مكنيد. (36) پس او را تكذيب كردند، در نتيجه زلزله آنان را در گرفت تا در خانه هايشان مرده بر روى هم در افتادند. (37) و عاد را و ثمود را (ياد كن) كه اينك از مسكنهاى آنان براى شما هويداست، و شيطان كارهايشان را به نظرشان زيبا جلوه داد تا راه راست برويشان بر بست با اينكه باريك بين بودند. (38)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 801