نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 825
و محققا لقمان را حكمت داديم كه خدا را شكر كن، و هر كس شكر كند در واقع به مصلحت خويشتن شكر كرده باشد و هر كس ناسپاسى كند پس بيگمان خدا بىنيازى ستوده است. (12) و آنگاه كه لقمان به پسرش در حالى كه به او اندرز مىداد گفت: اى پسرك من، با خدا انباز مگير زيرا كه انباز گرفتن براى خدا ستمى سهمگين است. (13) و آدمى را درباره پدر و مادرش سفارش كرديم. مادرش به او باردار شد به ناتوانى بر ناتوانى، و از شير باز گرفتن او در دو سال باشد، و اينكه مرا و پدر و مادرت را سپاس گزار، سرانجام نزد من است. (14) و اگر آن دو بكوشند تا تو چيزى را كه نمىشناسى شريكم بگيرى از آن دو فرمان مبر، و در دنيا با ايشان به شيوه پسنديده معاشرت كن، و راه كسى را پيروى كن كه بسوى من باز آيد. وانگهى بازگشت شما بسوى من است آنگاه به شما آنچه را كه انجام مىداديد خبر مىدهم. (15) اى پسرك من، اگر (عمل تو) هموزن دانهاى خردل باشد و آن در دل سنگى باشد يا در آسمانها يا در زمين، خدا آن را به حساب مىآورد. بيگمان خدا آگاه به رازها و خبردار است. (16) اى پسرك من، نماز بپا دار و امر به معروف كن و نهى از منكر كن و بر هر مصيبتى كه به تو رسد شكيبايى ورز زيرا آنها از كارهاى اراده طلب است. (17) و روى از آدميان بر متاب و در زمين خودپسندانه راه مرو زيرا خدا هيچ متكبر لافزنى را دوست نمىدارد. (18) و در راه رفتن ميانه رو باش و صدايت را كوتاه كن زيرا ناپسندترين صدا صداى خران است. (19)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 825