نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 867
و روزگارى كه همه آنان را برانگيخته گرد آورد آنگاه به فرشتگان بگويد: آيا اينها هستند كه شما را مىپرستيدند؟ (40) بگويند: منزهى تو، تو سرپرست (و ولى) مايى نه آنان، در واقع آنان پريان را مىپرستيدند و بيشترشان به آنها ايمان داشتند. (41) پس امروز، براى يكديگر سود يا زيانى در اختيار نداريد. و به كسانى كه ستم كردند مىگوييم: بچشيد عذاب آتشى را كه آن را دروغ مى شمرديد. (42) و چون آيات روشن ما بر آنان تلاوت مىشود مىگويند: اين جز مردى نيست كه مىخواهند شما را از آنچه پدرانتان مىپرستيدند باز دارد، مى گويند: اين جز دروغى از پيش خود ساخته نيست. و كسانى كه كافر شدند درباره حق وقتى برايشان آمد گفتند: اين جز يك جادوى آشكار نيست. (43) و ما به ايشان (مشركان عرب) كتابهايى (آسمانى) كه آنها را بخوانند نداديم و پيش از تو براى آنان پيامبر بيم دهندهاى نفرستاديم. (44) و كسانى كه پيش از ايشان بودند تكذيب كردند و به ده يك آنچه به آنان داديم نرسيدند، پس پيامبران مرا تكذيب كردند، پس چگونه بود انكار من؟ (45) بگو: شما را به يك امر پند مىدهم و آن اينكه براى خدا برخيزيد دو نفر دو نفر و يك نفر يك نفر و آنگاه بيانديشيد كه در اين همشهرى شما هيچ جنونى نيست و او فقط بيم دهندهاى است كه شما را از فرا رسيدن عذابى شديد مىترساند. (46) بگو: هر مزدى كه از شما خواستم از آن شما باد مزد من جز بر عهده خدا نيست و او بر همه چيز شاهد است. (47) بگو: بيگمان پروردگارم كه داناى نهانهاست حق را تا دور دستها مىپراند. (48)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 867