نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 885
و پس از او هيچ سپاهى از آسمان عليه هموطنانش فرو نفرستاديم و هيچ (عذابى هم) نازل نكرديم، (28) هيچ نبود جز يك بانگ كه بر اثرش بناگاه همه مرده شدند. (29) اى دريغا بر بندگان كه نشد برايشان پيامبرى بيايد و وى را به مسخره نگيرند. (30) مگر نديدند چه نسلها پيش از ايشان نابود كرديم كه هيچيك از آنها بسوى ايشان باز نمىگردند؟ (31) و همه شان بىاستثنا نزد ما حاضر كردگانند. (32) و يك آيت براى ايشان زمين مردهاى است كه آن را زنده گردانيديم و از آن دانه رويانديم تا از آن دانه مىخورند، (33) و در آن باغها ساختيم از خرمابن و از تاك، و چشمهها در آن برجوشانديم، (34) تا از ميوه اش و از آنچه بدستشان بركردهاند بخورند، آيا با وصف اين سپاس نگزارند؟ (35) پاك و برتر آمد آنكه جفتها همه را بيافريد آن جفتها كه از رستنيهاى زمين است و آنها كه از خودهاشان و آنها كه از آنچه نمىدانند. (36) و يك آيت ديگر براى ايشان شب است كه روز را از آن در مىكشيم و بر اثرش بناگه ايشان اندر تاريكىاند. (37) و خورشيد كه بسوى قرارگاه خود مىرود، آن باندازه نهادن خداوند تواناى داناست. (38) و ماه كه منزلها باندازه نهاديمش تا آنگاه كه مانند شاخ خرمابن باز گردد. (39) نه خورشيد را سزد كه ماه را دريابد و نه شب از روز پيشى گيرد، و هر يك در مدار خويش شناورند. (40)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 885