نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 889
بيگمان بهشتيان در اين دوراناند كارها شادان و نازانند، (55) آنان با همسرانشان زير سايه بر تختهاى آراسته تكيه زدهاند. (56) در آن (بهشت) ميوهاى دارند و هر چه آرزو كنند دارند. (57) سلامى (آيدشان) به گفتار از پروردگارى مهربان. (58) هان اى تبهكاران، اينك امروز از ديگران جدا شويد (59) اى آدميزادگان، مگر متعهدتان ننمودم به اينكه شيطان را نپرستيد كه او دشمن آشكار شماست، (60) و اينكه مرا بپرستيد كه اين راهى راست است؟ (61) و چنين اتفاق افتاد كه گروههايى انبوه از شما را از راه بدر برد و گمراه كرد، آيا شما خرد بكار نمىبرديد؟ (62) اين آن دوزخ است كه به شما وعده داده مىشد، (63) به آن در افتيد امروز به آن سبب كه ناباورى و ناسپاسى مىنموديد. (64) اينك امروز بر دهانشان مهر نهيم و دستهايشان با ما سخن گويند و پاهايشان گواهى دهند كه چه مىكردند (65) اگر ما بخواهيم چشمهاى ايشان را نابينا كنيم، تا آهنگ راه كنند پس چگونه در آن حال فرار راه بينند؟ (66) اگر بخواهيم ايشان را مسخ كنيم (صورت بگردانيم) بر جاى خويش تا نه از پيش توانند رفت و نه از پس (67) و هر كه را عمر دراز دهيم خلقت او را به پس بگردانيم، آيا در نمىيابند؟ (68) و ما به او (محمد) شعر نياموختيم و سزاوار او هم نيست، (آنچه او مىآورد) جز پند و قرآن نمايان نيست، (69) تا هر كه را زنده دل باشد بيم دهد و فرمان بر ناگرويدگان واجب و محقق آيد. (70)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 889