نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 943
و يقينى است كه يوسف پيش از اين با دلايل روشن نزد شما آمد اما شما هنوز هم درباره پيامى كه براى شما آورد در شكيد و وقتى از دنيا رفت گفتيد: خدا ديگر پس از او هيچكس را به پيامبرى بر نخواهد انگيخت. بدين گونه خدا آن كس را كه او اسرافگر كژانديش باشد گمراه مىسازد، (34) آن كسان كه درباره آيات خدا بدون هيچ حجتى كه به ايشان رسيده باشد مجادله مىكنند، و اين گناهى سهمگين است كه خشم خدا و خشم كسانى را كه ايمان آوردند بر مىانگيزد، بدينسان خدا بر دل هر متكبر جبارى (يا ديكتاتورى) مهر مىزند. (35) و فرعون گفت: اى هامان، كوشكى برايم بنا كن تا مگر (از فرازش با نگريستن به ستارگان) به علل حوادث پى ببرم، (36) عللى كه در آسمانهاست، آنگاه به خداى موسى بنگرم زيرا من او را دروغگو مىپندارم. و بدينسان براى فرعون بدى كارش آراسته جلوه كرد و از راه درست باز ماند، و حيله خصمانه فرعون جز در هدر رفتن و نابودى نشد. (37) و آن كس كه ايمان آورده بود گفت: اى قوم من، از من پيروى كنيد، من راه خردمندانه را به شما نشان مىدهم، (38) اى هموطنان من، واقعيت جز اين نيست كه اين زندگى دنيا يك برخوردارى است و بيگمان آخرت است كه سراى قرار است. (39) كسى كه كار بدى كند جز مانندش را كيفر نبيند و كسى كه كار شايستهاى كند مرد باشد يا آن در صورتى كه مؤمن باشد چنين كسانى به بهشت در آيند و در آن بدون حساب روزى داده شوند. (40)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 943