نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 965
دانش رستاخيز را منبع اوست، هيچ ميوهاى از غلاف (شكوفه) اش بدر نشود و هيچ مادهاى بار نگيرد و نه بار بنهد مگر به علم او، و روزگارى كه آنان را آواز دهد كه كجايند شريكان من؟ گويند: به تو اعلام مىكنيم كه هيچيك از ما بر وجود آنها گواهى ندهد. (47) و آنچه زان پيش مىخواندند از نظرشان ناپديد شود و گمان برند كه هيچ گريزگاهى ندارند. (48) آدمى از دعاى خير (و از ثروت براى خويش خواستن) ملال نگيرد ولى اگر شرى به او برسد نوميد و دل از خير بر كنده شود. (49) و هر گاه از پس گزندى كه به او رسيده رحمتى از خويش به كام او بريزيم البته گويد: اين حق (و فرآورده) من است و گمان نبرم كه قيامت بر پا شود، و اگر به درگاه پروردگارم برده شوم مرا نزد او بهشت است. پس بايد كه كافران را از آنچه مىكردند خبر دهيم و بايد كه آنان را از عذابى خشونت بار بچشانيم. (50) و چون انسان را نعمت دهيم روى برتابد و شانه از غرور بالا اندازد، و چون شرى گريبانش گيرد آنگاه زبان به دعايى عريض و طويل گشايد. (51) بگو: بنظر شما اگر (اين قرآن) از جانب خدا بود و با وجود اين شما به آن كافر شديد چه كسى گمراه تر از آن باشد كه به كشمكشى دراز در آمده باشد؟ (52) به زودى آيتهاى خويش را در هر سوى گيتى و در خودشان به آنان بنماييم بطورى كه براى آنان آشكار گردد كه آن (قرآن) حق است. آيا در مورد پروردگار همين كافى نيست كه او بر همه چيز گواه است؟ (53) هان، براستى ايشان در باره ديدار (كيفر و رحمت) پروردگارشان در شكى كژانديشانهاند، هان بدانيد كه او بر همه چيز محيط است. (54)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 965