نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 983
و همين گونه پيش از تو نشد كه به مدينهاى پيامبر بيم دهندهاى بفرستيم و طبقه مرفه خوشگذران آن نگويند: ما پدرانمان را بر آيينى يافتيم و ما به آثار آنان اقتدا مىكنيم. (23) بگو: حتى اگر من براى شما دينى آورده باشم راهنماتر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد؟ گويند: ما به پيامى كه شما آوردهايد كافريم. (24) پس، از آنان انتقام كشيديم و بنگر كه عاقبت تكذيب كنندگان چگونه بود؟ (25) و (ياد كن) هنگامى را كه ابراهيم به پدرش و هموطنانش گفت: من از آنچه مىپرستيد بيزارم، (26) مگر آن كس كه مرا بسرشت و هم او مرا هدايت خواهد كرد. (27) و آن آيين (آيين توحيد) را عقيدهاى پاينده در نسل خويش قرار داد، باشد كه آنان بدان باز آيند. (28) در واقع من اينان و پدرانشان را برخوردارى دادم تا دين حق و پيامبرى بيانگر برايشان بيامد. (29) و چون دين حق برايشان بيامد گفتند: اين جادويى است و ما به آن ناباوريم. (30) و گفتند: چرا اين قرآن بر مرد بزرگى از اين دو شهر (مكه و طائف) نازل نشد؟ (31) آيا آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟ ما وسايل معيشت آنان در زندگى دنيا را ميانشان تقسيم كرديم و برخى از آنان را چند مرتبه بر بعضى ديگر بالا برديم تا برخى از آنان بعضى ديگر را استخدام كنند، اما رحمت پروردگارت بهتر از آن چيزهاست كه آنان جمع مىكنند. (32) و اگر نه آن بودى كه آدميان امت واحد باشند براى خانههاى آنان كه به خداى رحمان كافر مىشوند سقفهايى از نقره و پلكانهايى قرار مىداديم كه از آن بالا روند. (33)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فارسى، جلالالدين جلد : 1 صفحه : 983