responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فولادوند، محمدمهدى    جلد : 1  صفحه : 381


و به راستى، به سوى ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم كه: «خدا را بپرستيد.» پس به ناگاه آنان دو دسته متخاصم شدند. (45)
[صالح‌] گفت: «اى قوم من، چرا پيش از [جُستنِ‌] نيكى، شتابزده خواهان بدى هستيد؟ چرا از خدا آمرزش نمى‌خواهيد؟ باشد كه مورد رحمت قرار گيريد.» (46)
گفتند: «ما به تو و به هر كس كه همراه توست شگونِ بد زديم.» گفت: «سرنوشت خوب و بدتان پيش خداست، بلكه شما مردمى هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفته‌ايد.» (47)
و در آن شهر، نُه دسته بودند كه در آن سرزمين فساد مى‌كردند و از درِ اصلاح درنمى‌آمدند. (48)
[با هم‌] گفتند: «با يكديگر سوگند بخوريد كه: حتماً به [صالح‌] و كسانش شبيخون مى‌زنيم، سپس به ولىّ او خواهيم گفت: ما در محلّ قتل كسانش حاضر نبوديم، و ما قطعاً راست مى‌گوييم.» (49)
و دست به نيرنگ زدند و [ما نيز] دست به نيرنگ زديم و خبر نداشتند. (50)
پس بنگر كه فرجام نيرنگشان چگونه بود: ما آنان و قومشان را همگى هلاك كرديم. (51)
و اين [هم‌] خانه‌هاى خالى آنهاست به [سزاى‌] بيدادى كه كرده‌اند. قطعاً در اين [كيفر] براى مردمى كه مى‌دانند عبرتى خواهد بود. (52)
و كسانى را كه ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند رهانيديم. (53)
و [ياد كن‌] لوط را كه چون به قوم خود گفت: «آيا ديده و دانسته مرتكب عمل ناشايست [لواط] مى‌شويد؟ (54)
آيا شما به جاى زنان، از روى شهوت با مردها در مى‌آميزيد؟ [نه!] بلكه شما مردمى جهالت‌پيشه‌ايد.» (55)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : فولادوند، محمدمهدى    جلد : 1  صفحه : 381
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست