نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 169
وقتى كه موسى خشمگين و اندوهناك بسوى قوم خويش بازگشت، گفت: بعد از رفتن من جانشينان بدى براى من بوديد. آيا در فرمان پروردگارتان شتاب كرديد. سپس الواح را افكند و (موى) سر برادرش را گرفت و (با خشم) او را بسوى خود كشيد. هارون گفت: اى فرزند مادرم اين قوم مرا تحت فشار گذاشتند و نزديك بود كه مرا بقتل برسانند. بنا بر اين كارى مكن كه دشمنان بر من شماتت كنند و مرا با جماعت ستمكار قرار مده (150) موسى گفت: پروردگارا، من و برادرم را ببخش، و ما را مشمول رحمت خويش قرار بده و تو مهربانترين مهربانانى. (151) كسانى كه گوساله را (معبود خود) انتخاب كردند، خشم پروردگارشان و ذلت و خوارى در زندگى دنيا بر آنان خواهد رسيد و بدينسان افترا گويان را كيفر مىدهيم. (152) كسانى كه مرتكب گناه شوند و بعد از آن توبه كنند و ايمان آورند، پروردگار تو را از پس توبه، آمرزنده مهربانست. (153) و هنگامى كه خشم موسى فرو نشست، الواح را برداشت و در نوشتههاى آن هدايت و رحمت و ارشاد براى مردمى كه از پروردگارشان ميترسند، وجود داشت. (154) و موسى از قوم خود هفتاد تن از مردان را براى وعده گاه انتخاب كرد و هنگامى كه (بخاطر درخواست بيجا مورد خشم خدا قرار گرفتند) صاعقه و زمين لرزه شديد آنها را فرا گرفت (و همگى هلاك شدند) موسى گفت: پروردگارا، اگر ميخواستى، قادر بودى آنها و مرا پيش از اين نيز هلاك كنى. آيا ما را بخاطر آنچه نابخردان انجام دادند، هلاك ميسازى؟ اين چيزى جز آزمايش تو نيست. هر كه را بخواهى در گمراهى رها مىسازى و هر كه را بخواهى هدايتش ميكنى. تو ولى و مولاى ما هستى. ما را بيامرز و به ما رحم كن. تو بهترين آمرزندهاى. (155)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 169