نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 217
(يا پيامبر) براى آنان حكايت نوح را بازگو كن، كه بقوم خويش گفت: اى جماعت، اگر مقام رسالت من و تذكرات من درباره آيات خدا براى شما گران آمده (و نميخواهيد آن را بپذيريد، خودتان مسئول اعمالتان هستيد) و من تنها به خدا توكل كردهام (و از شر شما به او پناه ميبرم) آن گاه شما هم باتفاق معبودانتان هر گونه تدبيرى (براى قتل من داريد) متمركز سازيد و اين كارتان براى شما تأسف آور نباشد و درباره من هر چه ميخواهيد انجام دهيد و به من مهلت ندهيد. (71) پس اگر (از تصميمتان) منصرف شويد (و نصايح مرا قبول كنيد) من (براى رسالتم) مزدى از شما نميخواهم. پاداش من تنها با خداست و بمن امر شده است كه از مسلمانان باشم. (72) ولى او را مورد تكذيب قرار دادند (و در صدد قتل او برآمدند) و ما، او و پيروانش را در كشتى نجات داديم و آنها را جانشين گذشتگان كرديم و كسانى را كه منكر آيات ما بودند، غرقشان ساختيم. پس بنگر كه سرانجام كسانى كه به اخطار پيامبران توجهى نكردند، چگونه بود. (73) سپس بعد از نوح پيامبرانى بسوى قومشان فرستاديم و پيامبران، دلايل روشن آوردند ولى آنچه را كه گذشتگان آنها تكذيب كرده بودند، آنها نيز مورد تكذيب قرار دادند و ايمان نياوردند. بدينسان بر قلب زورگويان و سركشان مهر (شقاوت) مىنهيم (74) سپس بعد از آن پيامبران، موسى و هارون را با آيات خود براى هدايت فرعون و بزرگان قومش فرستاديم. ولى آنها تكبر نمودند و غرور ورزيدند، زيرا جماعتى مجرم بودند و بگناه كردن عادت داشتند. (75) همين كه حق و حقيقت از جانب ما براى آنان آمد، گفتند: اين سحريست آشكار. (76) موسى گفت، وقتى كه حق و حقيقت براى هدايت شما آمده است، آيا مىگوييد كه اين سحر و جادوست؟ و حال آنكه ساحران هرگز موفق و رستگار نميشوند. (77) گفتند آيا شما آمديد، ما را از آئينى كه پدران و نياكان ما بر آن بودند، باز داريد، تا شما دو نفر روى زمين رياست كنيد؟ ما هيچگاه بشما ايمان نخواهيم آورد. (78)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 217