نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 329
و برخى از شياطين (وحشيان) را تحت امر او گذاشتيم كه براى وى غواصى كنند و كارهاى ديگرى نيز (در امور حكومتى) انجام ميدادند و ما نگهدارنده آنها بوديم. (82) و هنگامى كه ايوب پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا، مرا بيمارى و رنجورى شديد عارض گشته و تو (بر بندگانت) از همه مهربانان عالم و مهربانترى (مرا شفا بده). (83) و ما، درخواست او را پذيرفتيم و بيمارى او را بر طرف ساختيم و فرزندانش را (كه از وى گرفته بوديم) بار ديگر همانند آنها به او بخشيديم. اين رحمتى بود از جانب ما و تذكريست براى اهل عبادت. (84) اسمعيل و ادريس و ذو الكفل همه از صابران بودند. (85) ما آنان را برحمت خود در آورديم زيرا آنان از صالحان و نيكوكاران بودند. (86) و هنگامى كه يونس از ميان قوم خود خشمناك بيرون رفت و چنين پنداشت كه ما هرگز او را در تنگنا قرار نخواهيم داد. آن گاه در تاريكى (قعر دريا و در شكم نهنگ) بانگ برآورد (و گفت: پروردگارا) جز تو هيچ معبودى نيست، منزهى تو البته من از ستمكاران بودم (من بخود ظلم كردم، بمن رحم كن). (87) و ما، دعا و درخواست او را پذيرفتيم و او را از گرداب غم نجات داديم و بدينسان مؤمنين را نجات ميدهيم. (88) هنگامى كه زكريا پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا، مرا تنها (و بىوارث) مگذار، و تو بهترين وارثانى. (89) ما، درخواست او را پذيرفتيم و يحيى را به او بخشيديم. همسرش را كه نازا بود بصلاح آورديم، زيرا آنان در انجام اعمال نيك بسيار كوشا بودند و با اشتياق و ترس (با بيم و اميد) ما را ميخواندند و هميشه براى ما فروتن بودند. (90)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد جلد : 1 صفحه : 329