responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد    جلد : 1  صفحه : 389


پس چون موسى اين مدت (ده سال) را بپايان رسانيد، با اهل بيتش (از مدين) حركت كرد (و در صحراى سينا شب هنگام) از جانب كوه آتشى ديد. به اهل بيتش گفت: شما قدرى تأمل كنيد كه از دور آتشى بنظرم رسيد، من ميروم تا خبرى از آن بياورم يا قدرى آتش بياورم تا شما گرم شويد. (29)
و چون موسى به آتش نزديك شد، از جانب راست وادى در آن بارگاه مبارك از درخت مقدس ندايى رسيد كه يا موسى، منم خداى پروردگار جهانيان. (30)
عصايت را بينداز (موسى عصايش را انداخت) ناگاه ديد آن اژدهايى شد كه بهر سو مى‌جهيد. موسى به سرعت برگشت و پشت سر خود نيز نگاه نكرد (خطاب شد) يا موسى برگرد و نترس، در حقيقت تو در امان خدايى. (31)
دست در بغل خود ببر تا سپيد درخشان و عارى از هر گونه خطرى بيرون آيد. دستهاى خود را (براى جلوگيرى) از ترس به خودت بچسبان و با اين دو دليل و معجزه پروردگارت برو بسوى فرعون و بزرگان قومش كه آنها جماعتى فاسق و بدكردارند. (32)
موسى گفت: پروردگارا، من از آنها كسى را كشته‌ام، ميترسم مرا بقتل برسانند. (33)
برادرم هارون را كه به زبان از من فصيح‌تر است بيارى من بفرست تا سخنان مرا صحيح (و بدون لكنت زبان) ادا كند در حقيقت ميترسم كه مرا تكذيب كنند (و دروغگويم شمارند). (34)
خطاب شد: ما بازوى تو را با برادرت نيرومند خواهيم ساخت و به شما اقتدار مى‌بخشيم تا بر شما دست نيابند با اين آيات و معجزاتى كه به شما عطا كردم، شما و پيروان شما پيروز خواهيد شد. (35)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد    جلد : 1  صفحه : 389
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست