responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد    جلد : 1  صفحه : 55


آن گاه زكريا پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا از جانب خود فرزندى پاك بر من عطا كن، در حقيقت تو شنونده دعائى. (38)
هنگامى كه وى در محراب ايستاده و مشغول راز و نياز بود، فرشتگان او را صدا كردند كه خدا تو را به (فرزندى) بنام يحيى بشارت مى‌دهد كه تصديق كننده كلمه خدا و پيشواى مردم و از هوى و هوس بدور و پيامبر خدا و از صالحان خواهد بود. (39)
زكريا گفت: پروردگارا، چگونه براى من فرزندى خواهد بود در حالى كه من پيرم و همسرم نازا است؟ خطاب شد: بدينسان خدا هر كارى را كه بخواهد به انجام مى‌رساند. (40)
زكريا گفت: پروردگارا، نشانه‌اى براى من قرار بده. خطاب شد: نشانه تو آنست كه سه روز تمام با مردم جز با ايماء و اشاره نخواهى توانست صحبت كنى. پروردگارت را بيشتر ياد كن و شامگاهان و سحرگاهان او را تسبيح بگوى. (41)
و آن گاه فرشتگان گفتند: يا مريم، خدا تو را برگزيد و تو را پاك ساخت و بر تمام زنان جهان برترى داد. (42)
يا مريم بر پروردگارت فروتن باش و سجده بجاى آور و با ركوع كنندگان ركوع نما. (43)
يا پيامبر، اين حقايق از اخبار غيبى است كه بر تو وحى مى‌كنيم و تو در آن موقع كه (بستگان مريم) قلمهاى خود را (براى قرعه كشى به آب) مى‌انداختند تا كداميك كفيل و سرپرست او باشند، نزد آنان نبودى و بهنگامى كه با هم به خصومت پرداختند (و هر كدام مريم را وابسته بخود مى‌دانستند) حضور نداشتى. (44)
آن گاه فرشتگان گفتند: يا مريم، خدا تو را به كلمه‌اى از جانب خود بشارت مى‌دهد كه نامش مسيح عيسى بن مريم است، در حالى كه در دنيا و آخرت صاحب شخصيت خواهد بود و از مقربان الهى است. (45)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : كاويانپور، احمد    جلد : 1  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست