نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مصباح زاده، عباس جلد : 1 صفحه : 306
اى يحيى بگير آن كتاب را به نيروى يزدانى و داديمش حكم در كودكى (12) و رحمتى از نزد خود و پاكيزگى و بود پرهيزگار (13) و نيكى كننده با والدينش و نبود سركش نافرمان (14) و سلام بر او روزى كه زاده شد و روزى كه ميميرد و روزى كه بر انگيخته ميشود زنده (15) و ياد كن در كتاب مريم را هنگامى كه كناره گزيد از اهلش در جائى شرقى (16) پس گرفت از پيش ايشان سترى پس فرستاديم بسويش روح خود جبرئيل را پس ماننده شد او را انسانى درست اندام (17) گفت بدرستى كه من پناه ميبرم بخداى بخشنده از تو اگر هستى پرهيزگار (18) گفت نيستم من مگر فرستاده پروردگار تو تا ببخشم ترا پسرى پاكيزه (19) گفت از كجا باشد مرا فرزندى و مس نكرده مرا انسانى و نبودهام بدكار (20) گفت همچنين گفت پروردگار تو كه آن بر من آسانست و تا بگردانيم آنرا آيتى از براى مردمان و رحمتى از ما و باشد امرى قرار داده شده (21) پس بار گرفت باو پس كناره گزيد با او در جائى دور (22) پس آوردش درد زائيدن بسوى تنه درخت خرما گفت ايكاش مرده بودم پيش از اين و بودم فراموش شده از ياد رفته (23) پس ندا كرد او را عيسى (يا جبرئيل) از زيرش كه اندوه مدار بتحقيق گردانيد پروردگار تو در زيرت نهرى (24) و بكش بسوى خود تنه درخت خرما را كه فرو ميريزاند بر تو رطب تازه چيده (25)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مصباح زاده، عباس جلد : 1 صفحه : 306