نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 127
گفت عيسى بن مريم بار خدايا پروردگارا بفرست بر ما خوان خوراكى از آسمان كه عيدى باشد براى آغاز ما و انجام ما و آيتى از تو و روزى ده به ما و تويى بهترين روزىدهندگان (114) گفت خدا هرآينه فرستندهام آن را بر شما تا هر كس كفر ورزد پس از آن از شما عذابش كنم بدانسان كه عذاب نكنم بدان هيچكس را از جهانيان (115) و هنگامى كه گفت خدا اى عيسى بن مريم آيا تو گفتى به مردم كه بگيريد من و مادرم را خدايانى جز خداوند گفت منزّهى تو نرسد مرا كه گويم آنچه را سزاوار من نيست اگر مىگفتمش همانا مىدانستيش مىدانى آنچه را در نهاد من است و ندانم آنچه را در نهان تو است همانا تويى تو داناى نهانها (116) نگفتم بديشان جز آنچه مرا فرمودى كه پرستش كنيد خدا را پروردگار من و پروردگار شما و بودم گواه بر ايشان مادامى كه بودم در ايشان تا هنگامى كه مرا برگرفتى تو مراقب ايشان بودى و تويى بر همه چيز گواه (117) اگر عذابشان كنى ايشانند بندگان تو و اگر بيامرزيشان همانا تويى عزّتمند حكيم (118) گفت خدا اين است روزى كه سود دهد راستگويان را راستى ايشان آنان را است باغهايى كه جارى است زير آنها جويها جاودانند در آن هميشه خوشنود است خدا از ايشان و خوشنودند از او اين است رستگارى بزرگ (119) خداى را است پادشاهى آسمانها و زمين و آنچه در آنها است و او است بر همه چيز توانا (120)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 127