نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 129
و اگر مىگردانيديمش فرشتهاى همانا مىگردانيديمش مردى و همى پوشانيديم بر او آنچه را مىپوشند (9) و همانا استهزاء شد به پيمبرانى كه پيش از تو بودند پس فرود آمد بدانان كه مسخره كردند از ايشان آنچه بودند بدان استهزاءكنندگان (10) بگو بگرديد در زمين پس بنگريد چگونه بوده است فرجام تكذيبكنندگان (11) بگو از آن كيست آنچه در آسمانها است و زمين بگو از آن خدا نوشت بر خويشتن رحمت را كه گردآورد شما را بسوى روز رستاخيز نيست ترديدى در آن آنان كه زيانمند كردند خويشتن را ايمان نمىآورند (12) و از آنِ وى است آنچه آرميده است در شب و روز و او است شنواى دانا (13) بگو آيا جز خدا را برگيرم دوستى آفريننده آسمانها و زمين و او مىخوراند و خورانده نشود بگو همانا مأمور شدم كه نخستين اسلامآورنده باشم و نباش البته از شركآورندگان (14) بگو همانا مىترسم اگر نافرمانى كنم پروردگار خود را از عذاب روزى بزرگ (15) آن كس كه گردانيده شود از او در آن روز همانا رحم بدو كرده و آن است رستگاريى آشكار (16) و اگر برساندت خدا رنجى پس نيست بازگيرنده آن جز او و اگر رساندت به خيرى پس او است بر همه چيز توانا (17) و او است نيرومند بر فراز بندگان خويش و او است حكيم دانا (18)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 129