نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 139
و ارج ننهادند خدا را شايان ارجمنديش هنگامى كه گفتند نفرستاده است خدا بر بشرى چيزى را بگو كه فرستاده است كتابى را كه بياورد موسى روشنايى و هدايتى براى مردم كه مىگردانيدش كاغذهايى كه آنها را آشكار كنيد و نهان كنيد بسيارى را و آموخته شديد آنچه را نمىدانستيد نه شما و نه پدران شما بگو خدا سپس بگذارشان در فرورفتگى (سرگرمى) خويش بازى كنند (91) و اين است كتابى فرستاديمش فرخنده تصديقكننده آنچه پيش روى او است و تا بترسانى مادر شهرها و آنان را كه پيرامون آنند و آنان كه ايمان آرند به آخرت ايمان آرند بدان حالى كه بر نماز خويشند مواظبتكنندگان (92) و كيست ستمگرتر از آنكه ببندد بر خدا دروغى يا گويد وحى رسيده است به من حالى كه وحى نشده است بسوى او چيزى و كسى كه گويد بزودى مىفرستم همانند آنچه خدا فرستاده است و اگر (كاش) مىديدى هنگامى را كه ستمگران در گردابهاى مرگند و فرشتگان گشايندهاند دستهاى خويش را برون دهيد جانهاى خود را امروز كيفر شويد به عذاب خوارى بدانچه مىگفتيد بر خدا نادرست را و بوديد از آيتهاى او سركشى مىكرديد (93) و همانا آمديد ما را تنها چنان كه آفريديمتان نخستينبار و بازگذاشتيد آنچه را به شما داديم پشت سر خويش و نبينيم با شما شفيعان شما را آنان كه پنداشتيدشان در شما شريكان همانا بگسيخت ميان شما و گم شد از شما آنچه بوديد مىپنداشتيد (94)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 139