نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 199
اى پيمبر نبرد كن با كافران و منافقان و درشتى نماى بر ايشان و جايگاه ايشان است دوزخ و چه بد جايگاهى است (73) سوگند خورند به خدا نگفتند و هر آينه گفتند سخن كفر را و كافر شدند پس از اسلامشان و خواستند آنچه را بدان نرسيدند و كين ندارند مگر از آن رو كه بىنيازشان كرد خدا و پيمبرش از فضل خود پس اگر توبه كنند بهتر باشدشان و اگر پشت كنند عذابشان كند خدا عذابى دردناك در دنيا و آخرت و نيستشان در زمين دوست و نه ياورى (74) و از ايشان است آنكه پيمان بندد با خدا كه اگر داد به ما از فضل خويش همانا صدقه دهيم و بشويم از شايستگان (75) تا گاهى كه داد بديشان از فضلش بخل ورزيدند بدان و پشت كردند حالى كه ايشانند روىگردانان (76) پس پيرو ايشان گردانيد نفاقى را در دلهاى ايشان تا روزى كه بدو رسند بدانچه شكستند آنچه را با خدا پيمان بستند و بدانچه بودند دروغ مىگفتند (77) آيا ندانستند كه خدا مىداند نهانشان و رازشان را و آنكه خدا است داناى نهانها (78) آنان كه نكوهش كنند داوطلبان را از مؤمنان در صدقات و آنان را كه ندارند جز تلاش خويش پس مسخره كنندشان خدا آنان را مسخره كند و براى آنان است عذابى دردناك (79)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 199