نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 257
گفت بديشان فرستادگان ايشان نيستيم ما جز بشرى همانند شما و ليكن خدا منّت نهد بر هر كه خواهد از بندگان خويش و نرسد ما را كه بياريمتان فرمانروائيى مگر به اذن خدا و بر خدا پس بايد توكّل كنند مؤمنان (11) و چه شود ما را توكّل نكنيم بر خدا حالى كه به راستى هدايت كرده است ما را به راههاى ما و همانا شكيبا شويم بر آنچه ما را بيازردهايد و بر خدا پس بايد توكّل كنند توكلكنان (12) و گفتند آنان كه كفر ورزيدند به پيمبران خود همانا برون رانيم شما را از سرزمين خود يا كه بازگرديد در كيش ما پس وحى كرد بسوى ايشان پروردگارشان كه البته هلاك كنيم ستمگران را (13) و البته جايگزين سازيم شما را در زمين پس از ايشان اين براى آن كس است كه بترسد جايگاه مرا و بترسد از تهديد من (14) و پيروزى (يا گشايش) جستند و نوميد شد هر گردنكش كينهورزى (15) پشت سر او است دوزخ و نوشانيده شود از آب چرك خون آلود (16) جرعه جرعه نوشدش و نيارد فروبردش (گوارا شودش) و بيايدش مرگ از همه سوى و نيست او مرده و از پس او است عذابى انبوه (17) مثَل آنان كه كفر ورزيدند به پروردگار خويش كردار ايشان مانند خاكسترى است كه بوزد بدان باد در روزى تند قادر نباشند از آنچه فراهم كردند بر چيزى اين است آن گمراهى دور (18)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 257