نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 272
و نفرستاديم پيش از تو مگر مردانى را كه وحى مىفرستاديم بديشان پس بپرسيد اهل كتاب را اگر شما نمىدانيد (43) با نشانيها و نامهها و فرستاديم بسوى تو نامه را تا بيان كنى براى مردم آنچه را فرستاده شده است بسوى ايشان و شايد بيانديشند (44) آيا ايمن شدند آنان كه مكر كردند بديها را كه فروبردشان زمين يا بيايدشان عذاب از جايى كه نمىدانند (45) يا بگيردشان در گردش (رفت و شد) ايشان پس نباشند به عجزآورندگان (46) يا بگيردشان بر بيمناكى (يا آهسته و اندكاندك) همانا پروردگار تو است نوازنده مهربان (47) آيا ننگريستند بدانچه بيافريد خدا از چيزى كه سايهافكن گردد سايههاى آن از راست و چپ سجدهكنان براى خدا حالى كه آنانند فروتنان (48) و براى خدا سجده كنند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از جنبنده فرشتگان و ايشان سرنپيچند (49) بترسند پروردگار خويش را از فراز خويش و كنند آنچه فرمان داده شوند (50) و گفت خدا نگيريد خدايانى دوگانه جز اين نيست كه او است خداوند يگانه پس مرا بترسيد (51) و براى او است آنچه در آسمانها و زمين است و براى او است دين پيوسته پس آيا جز خداى را مىپرهيزيد (52) و آنچه بر شما است از نعمت از خدا است سپس گاهى كه مىرسد شما را رنج پس بسوى او زارى كنيد (53) تا گاهى كه بگشايد از شما رنج را ناگاه گروهى از شما به پروردگار خويش شرك ورزند (54)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 272