نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 297
و شكيبا ساز خويش را با آنان كه مىخوانند پروردگار خويش را بامداد و شب خواهند روى او را و تجاوز نكنند (يا برمگردان) ديدگان تو از ايشان كه بخواهى زيور زندگانى دنيا را و فرمانبردار مشو آن را كه غافل كرديم دلش را از ياد ما و پيروى كرد هوس خويش را و شد كار او از دسترفته (28) و بگو حقّ از پروردگار شما است پس هر كه خواهد ايمان آورد و هر كه خواهد كافر شود همانا آماده كرديم براى ستمكاران آتشى كه فراگرفته است بديشان سراپرده آن و اگر فرياد كنند فريادرسى شوند به آبى چون آهن گداخته بريان كند چهرهها را چه زشت نوشابه است و چه زشت آسايشگاهى (29) همانا آنان كه ايمان آوردند و كردار شايسته كردند ما تباه نمىسازيم پاداش آنكه نكو كرد كار را (30) ايشان را است بهشتهاى جاودان جارى است زير آنان جويها زيب داده شوند در آن با دستبندها از زر و پوشند جامههاى سبزى از سُندس و استبرق تكيهكنندهاند در آن بر تختها چه خوب پاداشى است و چه نكو است آن آسايشگاه (31) و بزن براى ايشان مثَلى دو مرد را كه قرار داديم براى يكيشان دو باغ از انگورها و پيچيده داشتيم آنها را با درخت خرما و نهاديم ميان آنها كشتزارى (32) هر دو باغ دادند ميوه خود را و ستم نكرد از آن چيزى را و شكافتيم ميان آنها جويى (33) و بود او را ميوهاى پس گفت به يار خويش حالى كه با او گفتگو مىكرد من بيشترم از تو در مال و نيرومندتر در گروه (34)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 297