responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم    جلد : 1  صفحه : 301


پس هنگامى كه گذشتند گفت به جوان خود بياور براى ما چاشت ما را همانا رسيديم از سفر خويش اين رنجى را (62)
گفت آيا ديدى گاهى كه جاى گرفتيم نزديك آن سنگ همانا فراموش كردم ماهى را و فراموشم نكرد جز شيطان از آنكه به ياد آرمش و برگرفت راه خود را در دريا شگفت (63)
گفت اين است آنچه مى‌خواستيم پس بازگشتند بر جاى پايهاى خويش پى‌جويان (64)
تا يافتند بنده‌اى از بندگان ما را كه داده بوديمش رحمتى را از نزد خود و آموخته بوديمش از نزد خود دانش را (65)
گفت بدو موسى آيا پيرويت كنم بر آنكه بياموزيم از آنچه آموخته شدى رهبرى را (66)
گفت همانا تو نتوانى با من صبركردن (67)
و چگونه صبر كنى بر آنچه فرانگرفتى بر آن آگاهى را (68)
گفت زود است بيابيم شكيبا اگر خدا خواهد و نافرمانى نكنمت امرى را (69)
گفت پس اگر پيرويم كردى نپرس مرا از چيزى تا پديد آرم براى تو از آن سخنى را (70)
پس برفتند تا گاهى كه سوار شدند در كشتى بشكافتش گفت آيا سوراخ كرديش كه غرق كنى مردمش را همانا بياوردى چيزى زشت را (71)
گفت آيا نگفتم كه تو نتوانى با من صبركردن (72)
گفت مرا نگير بدانچه فراموش كردم و نرسان به من از كارم سختى را (73)
پس برفتند تا گاهى كه به كودكى رسيدند بكشتش گفت آيا كشتى تنى پاك را نه در برابر تنى همانا آوردى چيزى ناپسند را (74)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم    جلد : 1  صفحه : 301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست