responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم    جلد : 1  صفحه : 307


پس بخور و بياشام و چشم‌روشن باش و اگر ديدى از بشر كسى را بگو همانا نذر كردم براى خداوند مهربان روزه را و هرگز سخن نگويم امروز را انسى را (26)
پس بياورد او را به نزد قومش حالى كه به دوش همى‌كشيدش گفتند اى مريم هر آينه آوردى چيزى دروغ‌آميز را (27)
اى خواهر هارون نبود پدر تو مردى زشت و نبود مادرت بدكاره (28)
پس او را نشان داد گفتند چگونه سخن گوئيم آن را كه بوده است در گهواره كودكى (29)
گفت همانا منم بنده خدا داد به من كتاب را و گردانيد مرا پيمبرى (30)
و گردانيد مرا فرخنده هر كجا باشم و توصيه كرد مرا به نماز و زكات مادامى كه هستم زنده (31)
و نكوكارى به مادرم و نگردانيدم فرمانفرمايى تيره‌بخت (32)
و درود بر من روزى كه زادم و روزى كه مى‌ميرم و روزى كه برانگيخته شوم زنده (33)
اين است عيسى پسر مريم سخن حقّى كه در آن شك مى‌كنند (34)
نبوده است خدا كه برگيرد فرزندى منزه است او هر گاه بگذراند كارى را جز اين نيست كه گويد بدو بشو پس مى‌شود (35)
و همانا خدا است پروردگار من و پروردگار شما پس بپرستيدش اين است راه راست (36)
پس اختلاف كردند گروه‌ها از ميان ايشان پس واى بر آنان كه كفر ورزيدند از ديدار روزى بزرگ (37)
چه شنوايند به ايشان و چه بينا روزى كه آيند ما را ليكن ستمگرانند در آن روز در گمراهى آشكار (38)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم    جلد : 1  صفحه : 307
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست