نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 327
پس گردانيدشان پارههايى مگر بزرگى براى ايشان شايد بسوى او بازگردند (58) گفتند آن كه كرده است اين را به خدايان ما همانا او است از ستمگران (59) گفتند شنيديم جوانى يادشان مىكرد كه گفته مىشد بدو ابراهيم (60) گفتند بياريدش پيش چشم مردم شايد گواه باشند (61) گفتند آيا تو كردى اين را به خدايان ما اى ابراهيم (62) گفت بلكه كرد آن را بزرگ ايشان اين پس بپرسيدشان اگر هستند سخنگويان (63) پس بازگشتند به خود و گفتند همانا شمائيد ستمگران (64) پس سرافكنده آمدند كه تو دانستى اينان سخن نگويند (65) گفت آيا مىپرستيد جز خدا آنچه را سود ندهد به شما چيزى را و نه زيان رساند (66) اف بر شما و بر آنچه مىپرستيد جز خدا پس آيا بخرد نمىآييد (67) گفتند سخت بسوزانيدش و يارى كنيد خدايان خويش را اگر هستيد كنندگان (68) گفتيم اى آتش باش سرد و سلامت بر ابراهيم (69) و خواستند بدو نيرنگى را پس گردانيديم ايشان را زيانكارتران (70) و رهانيديم او و لوط را بسوى سرزمينى كه بركت نهاديم در آن براى جهانيان (71) و بخشيديم بدو اسحق و يعقوب را فزونى و هر يك را گردانيديم شايستگان (72)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 327