نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 423
و نرسد مرد مؤمن و نه زن مؤمنى را كه هر گاه بگذارند خدا و پيمبرش كارى را آنكه باشد براى ايشان اختيارى در كار خويش و آنكه سر از فرمان خدا و پيمبرش برتابد همانا گمراه شده است گمراهى آشكار (36) و هنگامى كه مىگفتى بدان كه نعمت داده بود خدا بدو و نعمت داده بودى تو بدو نگهدار نزد خويش همسر خود را و بترس خدا را و نهان مىداشتى نزد خود آنچه خدا است آشكاركننده آن و مىترسيدى مردم را و خدا سزاوارتر است كه بترسيش تا گاهى كه بگذرانيد زيد از آن زن حاجت را همسر تو گردانيديمش تا نباشد بر مؤمنان سختگيريى در زنان پسرخواندگانشان گاهى كه بگذرانند از آنان حاجت را و بوده است كار خدا شدنى (37) نيست بر پيمبر پروايى (سختگيريى) در آنچه بايسته داشت خدا برايش شيوه خدا در آنان كه گذشتند از پيش و بوده است كار خدا اندازهاى گذارده (38) آنان كه رسانند پيامهاى خدا را و ترسندش و نترسند كسى را جز خدا و بس است خدا حسابگيرنده (39) نيست محمد (صلى اللَّه عليه و آله) پدر يكى از مردان شما و ليكن پيمبر خدا و سرآمد پيمبران و بوده است خدا به همه چيز دانا (40) اى آنان كه ايمان آورديد ياد كنيد خدا را يادكردنى فراوان (41) و تسبيحش گوييد بامدادان و شامگاهان (42) او است آنكه درود (آمرزش) فرستد بر شما او و فرشتگانش تا برون آرد شما را از تاريكيها بسوى روشنايى و بوده است به مؤمنان مهربان (43)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 423