نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 427
پرسندت مردم از ساعت بگو جز اين نيست كه علم آن نزد خدا است و چه دانى تو (يا چه دانا سازدت) شايد ساعت است نزديك (63) همانا خدا لعن كرد كافران و آماده كرد براى ايشان آتشى سوزان (64) جاودانان در آن هميشه نيابند يارى و نه ياورى را (65) روزى كه گردش داده شود رويهاى ايشان در آتش گويند كاش فرمانبردارى مىكرديم خدا را و فرمانبردارى مىكرديم پيمبر را (66) و گفتند پروردگارا همانا فرمان برديم مهتران خويش و بزرگان خويش را پس گمراه ساختند ما را از راه (67) پروردگارا بديشان دو برابر فرما از عذاب و لعن كن ايشان را لعنى بزرگ (68) اى آنان كه ايمان آورديد نباشيد مانند آنان كه آزردند موسى را پس بيزار شمردش خدا از آنچه گفتند و بود نزد خدا آبرومند (69) اى آنان كه ايمان آورديد بترسيد خدا را و بگوئيد گفتارى استوار (70) تا ساز آرد براى شما كارهاى شما را و بيامرزد گناهان شما را و آنكه فرمان برد خدا و پيمبرش را همانا رستگار شده است رستگاريى بزرگ (71) همانا عرض كرديم سپرده را بر آسمانها و زمين و كوهها پس نيارستند برداشتنش را و بيمناك شدند از آن و برداشتش انسان همانا او بوده است ستمگرى نادان (72) تا عذاب كند خدا مردان دوروى و زنان دوروى را و مردان مشرك و زنان مشرك را و بازگشت كند خدا بر مردان و زنان مؤمن و بوده است خدا آمرزنده مهربان (73)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 427