نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 437
يكسان نيستند كور و بينا (19) و نه تاريكيها و نه روشنايى (20) و نه سايه و نه سوزش گرما (21) و يكسان نيستند زندگان و نه مردگان همانا خدا مىشنواند هر كه را خواهد و نيستى تو شنواننده آنان كه در گورستانند (22) نيستى تو جز بيمدهنده (23) همانا فرستاديمت به حقّ نويددهنده و ترساننده و نيست ملتى جز آنكه بگذشت در آن ترسانندهاى (24) و اگر تكذيب كنند همانا تكذيب كردند آنان كه پيش از ايشان بودند بيامدندشان پيمبرانشان به نشانيها و به كتابها و به نامه درخشان (25) سپس برگرفتيم آنان را كه كفر ورزيدند پس چگونه بود كيفرم (26) آيا نديدى كه خدا فرستاد از آسمان آبى پس برون آورديم بدان ميوههايى به رنگهاى گوناگون و از كوهها راههايى سفيد و سرخ رنگارنگ و سياههايى تار (27) و از مردم و جنبندگان و دامها به رنگهاى گوناگون بدينسان جز اين نيست كه مىترسند خدا را از بندگانش دانشمندان همانا خدا است عزتمند آمرزگار (28) آنان كه خوانند كتاب خدا را و بپاى دارند نماز را و دهند از آنچه روزيشان داديم نهان و آشكارا اميد دارند سوداگريى را كه هرگز تباه نگردد (29) تا بپردازد بديشان پاداش ايشان را تمامى و بيفزايدشان از فضل خويش و او است آمرزنده سپاسگزار (30)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 437