نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 457
و گفتند چه شود ما را نبينيم مردانى را كه بوديم مىشمرديمشان از بدان (62) آيا گرفتيمشان به مسخره يا لغزيد از ايشان ديدگان (63) همانا اين است حقّ ستيزه كردن اهل آتش (64) بگو جز اين نيست كه منم ترساننده و نيست خداوندى جز خداى يگانه خشمآور (65) پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنها است مهتر آمرزگار (66) بگو آن داستانى است بزرگ (67) كه شمائيد از او روىگردانان (68) نيست مرا دانايى به گروه بالا گاهى كه مىستيزند (69) وحى نمىشود به من جز آنكه منم ترساننده آشكار (70) هنگامى كه گفت پروردگارت به فرشتگان من آفريننده بشرى از گِل (71) تا گاهى كه درستش كردم و دميدم در او از روح خويش پس بيفتيد برايش سجدهكنان (72) پس سجده كردند فرشتگان همگى با هم (73) مگر ابليس كه برترى جست و شد از كافران (74) گفت اى ابليس چه بازداشت تو را از آنچه سجده كنى براى آنچه آفريدم با دستهايم آيا كبر ورزيدى يا شدى از برترىجويان (75) گفت من بهترم از او مرا آفريدى از آتش و آفريدى او را از گِل (76) گفت پس برون شو از آن كه تويى رانده (77) و همانا بر تو است لعن من تا روز دين (78) گفت پروردگارا پس مهلتم ده تا روزى كه برانگيخته شوند (79) گفت همانا تويى از مهلتدادگان (80) تا روز هنگام دانسته (81) گفت پس به عزّتت سوگند هر آينه گمراهشان سازم همگى (82) جز بندگان تو از ايشان آن ناآلودگان (83)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 457