نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 482
بسوى او بازگردانيده شود علم ساعت و آنچه برون آيد از ميوهها از شكوفههاى خويش و نه بارور شود ماده و نه بار نهد مگر به علمش و روزى كه خواندشان كجايند شريكان من گويند اعلام كنيمت كه نيست از ما گواهى (47) و گم شد از ايشان آنچه بودند مىخواندند از پيش و پنداشتند نيستشان گريزگاهى (48) خسته نگردد انسان از خواهش خوب و اگر رسدش بديى پس بسى نوميد و بسى دلسرد است (49) و اگر چشانيمش رحمتى از خويش پس از سختيى كه بدو رسيده است هر آينه گويد اين از آن من است و نپندارم ساعت را بپاشونده و اگر بازگردانيده شوم بسوى پروردگارم همانا مرا است نزد او نكويى پس آگاه سازيم همانا آنان را كه كفر ورزيدند بدانچه كردند و بچشانيمشان هر آينه از عذابى انبوه (50) و هر گاه بخشايش كنيم بر انسان روى برتابد و دور گرداند پهلوى خويش را و هر گاه رسدش شرّى پس او است داراى دعائى پهناور (51) بگو آيا ديدهايد كه اگر باشد از نزد خدا پس كفر ورزيديد بدان كيست گمراهتر از آنكه در ناسازگارى (ستيزهجويى) است دور (52) زود است بنمايانيمشان آيتهاى خويش را در سراسر گيتى و در خود ايشان تا روشن شود براى ايشان كه او است حقّ آيا بس نيست پروردگار تو كه او بر همه چيز گواه است (53) همانا ايشانند در ترديدى از ملاقات پروردگار خويش همانا او است به همه چيز فراگيرنده (54)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 482