نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 501
آيا ديدى آن را كه برگرفت خداى خويش را هوس خويش و گمراهش ساخت خدا با دانايى و مُهر نهاد بر گوش او و دلش و نهاد بر ديده او پردهاى پس كه رهبريش كند پس از خدا آيا يادآور نمىشوند (23) و گفتند نيست آن جز زندگانى نزديك ما مىميريم و زنده شويم و نميراند ما را جز روزگار و نيستشان به اين دانشى نيستند آنان جز پندارندگان (24) و گاهى كه خوانده شود بر ايشان آيتهاى ما روشن نباشد دستاويز ايشان جز آنكه گويند بياريد پدران ما را اگر هستيد راستگويان (25) بگو خدا زنده سازد شما را پس بميراندتان سپس گرد آورد شما را بسوى روز رستاخيز نيست شكى در آن و ليكن بيشتر مردم نمىدانند (26) و خدا را است پادشاهى آسمانها و زمين و روزى كه بپا شود ساعت آن روز زيانكار شوند نادرستان (27) و بينى هر ملّتى را به زانو درآمده هر ملّتى خوانده شوند بسوى كتاب خويش امروز پاداش داده مىشويد آنچه را بوديد مىكرديد (28) اين است كتاب ما سخنگوى است بر شما به حقّ همانا ما استنساخ مىكرديم (مىنوشتيم) آنچه را بوديد مىكرديد (29) اما آنان كه ايمان آوردند و كردارهاى نكو كردند پس درآردشان پروردگارشان در رحمت خويش اين است آن رستگارى آشكار (30) و امّا آنان كه كفر ورزيدند آيا نبود آيتهاى من خوانده مىشد بر شما پس كبر ورزيديد و شديد گروهى گنهكاران (31) و هر گاه گفته مىشد كه وعده خدا است حقّ و ساعت نيست شكّى در آن مىگفتيد ندانيم چيست ساعت نپنداريم جز گمانى و نيستيم ما يقيندارندگان (32)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 501