نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 75
و هنگامى كه گرفت خدا پيمان آنان كه داده شدند كتاب را كه بيان كنندش براى مردم و كتمانش نكنند پس افكندند آن را پشت سر خويش و فروختندش به بهايى كم و چه بد است آنچه بها ستانند (يا فروشند) (187) مپندار آنان را كه شاد شوند بدانچه آوردند و دوست دارند كه ستوده شوند بدانچه نكردند مپندار ايشان را بر رستنگاهى از عذاب و آنان را است عذابى دردناك (188) و خدا را است فرمانروايى آسمانها و زمين و خدا بر هر چيز توانا است (189) همانا در آفرينش آسمانها و زمين و گردش شب و روز نشانيهايى است براى خردمندان (190) آنان كه ياد خدا كنند ايستادگان و نشستگان و بر پهلوهاى خويش و مىانديشند در آفرينش آسمانها و زمين پروردگارا نيافريدى اين را به باطل (بيهوده) دور از تو (منزهى تو) نگهدار ما را از عذاب آتش (191) پروردگارا هر كه را در آتش برى همانا خوارش كردهاى و نيست ستمگران را يارانى (192) پروردگارا همانا ما شنيديم بانگدهندهاى را كه بانگ مىداد براى ايمان كه ايمان آريد به پروردگار خويش پس ايمان آورديم پروردگارا بيامرز براى ما گناهان ما را و بزداى از ما زشتيهاى ما را و درياب ما را با نيكان (193) پروردگارا و ارزانى دار به ما آنچه بر زبان فرستادگانت به ما نويد دادى و خوار مكن ما را روز قيامت كه نيستى تو شكننده پيمان (194)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : معزى، محمدكاظم جلد : 1 صفحه : 75