نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 161
82- و نبود جواب قوم لوط مگر اينكه گفتند: بيرون كنيد لوط و گروندگان او را از شهر خود، البته ايشان مردمانى هستند كه پاكى و پاكيزگى مىجويند. 83- نجات داديم ما لوط و اهل او را مگر زن او را كه با قومش همزبان و هم عقيده بود، از جمله بازماندگان شد. 84- و بارانديم بر قوم لوط بارانى عجيب كه از سنگريزه بود. نظر كن چگونه بود عاقبت امر گناهكاران. 85- و فرستاديم به سوى شهر مدين برادر ايشان شعيب را ( «مدين» نام مردى است از اولاد ابراهيم كه شعيب و قوم او از اولاد آن مرد بودند؛ آن قريه را كه محل سكونت آن مرد و اولادش بود به نام آن مرد نام گذاردند.) شعيب گفت: اى قوم من! عبادت كنيد خدا را. نيست از براى شما خدايى غير از خداى واحد. آمد شما را معجزهاى از جانب پروردگارتان. وفا كنيد كيل و ترازو را در كسبتان و كمفروشى مكنيد؛ و پست و كم مكنيد چيزهاى مردم را. و فساد مكنيد در زمين بعد از اصلاح آن. اين عمل كردن شما به اوامر و نواهى خدا بهتر است از براى شما اگر ايمان داريد. 86- و منشينيد بر سر هر راهى كه بترسانيد مردم را؛ (چون قوم شعيب سر راه مىنشستند و مردم را از ايمان به او مىترسانيدند، كه اگر به او ايمان آريد شما را عذاب دهيم و بكشيم.) و بازمىداريد از راه خدا كسى را كه ايمان آورده است به او. و مىجوييد راه راست را به كجى، به دادن نسبتهاى باطل به آن راه راست. و به ياد بياوريد وقتى را كه اندك بوديد و زياد كرد خدا شما را. و نظر كنيد چگونه بود عاقبت امور فساد كنندگان. 87- و اگر طايفهاى از شما ايمان آوردهاند به آن كسى كه فرستاده شدهام براى دعوت به آن كس، كه خداست و طايفهاى نگرويدهاند پس صبر كنيد تا حكم كند خدا ميان ماها؛ و خدا بهترين حكمكنندگان است.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 161