نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 193
37- جز اين نيست كه تأخير حرمت ماه را به ماهى ديگر زيادتى در كفر است؛ (از زمان ابراهيم اين چهار ماه را عرب حرام مىدانستند و جنگ نمىكردند ولى چون عادت عرب به جنگ و غارت بود نتوانستند سه ماه متصل، بىغارت بمانند، محرم را جنگ و غارت كردند و صفر را ماه حرام دانستند در سال ديگر در صفر مايل به غارت و جنگ شدند باز ماه حرام را عقب انداختند به ماه ديگر تا در دوازده ماه به ميل خود ماه حرام را مىگرداندند؛ خدا از اين عقب انداختن نهى كرد). گمراه مىشوند به سبب اين كار كسانى كه كافرند، كه حلال مىدانند ماه را براى جنگ در سالى، و حرام مىدانند در سالى ديگر؛ تا اينكه برابر كنند عدد شهورى را كه حرام كرده است خدا با عدد ماههاى خود كه به ميل خود حرام مىدانند. پس حلال كنند آنچه را كه حرام كرده است خدا. زينت داده شد از براى ايشان عملهاى بدشان؛ و خدا راه نمىنمايد كفار را. 38- اى كسانى كه ايمان آورديد! چرا وقتى گفته شود به شما: بيرون رويد به جهاد در راه خدا سنگينى مىكنيد به زمين؛ آيا راضى شديد به زندگانى دنيا عوض نعيم آخرت؟ پس نيست متاع زندگانى دنيا نسبت به آخرت مگر برخوردارى اندك. 39- اگر بيرون نرويد به سوى جنگ در راه خدا عذاب مىكند خدا شما را عذابى دردناك؛ و بدل مىكند شما را به طايفهاى ديگر غير از شما، كه فرمانبردار باشند. و ضرر نمىرسانيد شما خدا را به چيزى؛ و خدا بر هر چيز تواناست. 40- اگر يارى نكنيد پيغمبر را بدانيد كه خدايش يارى كرد وقتى كه بيرون كردند او را آن كسانى كه كافرند از مكه، در حالى كه او يكى از دو نفرى بود كه در غار رفتند؛ (چون چهل نفر از چهل قبيله اتفاق كردند در مكه كه نيمه شب به خانه پيغمبر بريزند و پيغمبر را بكشند؛ جبرئيل امر آورد كه فرار كن و على- عليه السلام- را به جاى خود بگذار. پيغمبر فرار كرد؛ در بين راه ابا بكر با پيغمبر شد هر دو در غار پنهان شدند). چون گفت پيغمبر از براى مصاحب خود- ابا بكر- كه: اندوه مخور كه خدا با ماست؛ فرستاد خدا آرام و اطمينان را بر پيغمبر و تأييد كرد پيغمبر را به لشكرهايى كه نديديد شما آن لشكرها را. و گردانيد خدا كلمه كفار را پستتر و كلمه خود را بلند و بالاتر؛ و خدا نيرومند و درستكار است.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 193