نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 279
103- مىدانيم ما اينكه ايشان مىگويند: جز اين نيست كه تعليم مىكند پيغمبر را آدمى به آيات قرآن؛ و حال آنكه آن كسى كه نسبت مىدهند كفار به او كه او قرآن را تعليم پيغمبر كرده است زبانش عجمى و بىفصاحت است و اين قرآن زبان عربى واضح است پس چگونه بىفصاحت تواند عبارات عربى به اين فصاحت ادا نمايد؟! (ابن عباس گويد: مرد آهنگرى عجم و ترسا در مكه بود به نام «بلعام»، پيغمبر براى دعوت به اسلام با او مراوده داشت. مشركين گفتند: بلعام قرآن را به پيغمبر ياد مىدهد). 104- البته آن كسانى كه ايمان نمىآورند به آيات خدا و تصديق نمىكنند كه از نزد خداست، هدايت نمىكند خدا ايشان را و از براى ايشان است عذابى دردناك. 105- جز اين نيست كه مىبندند دروغ را كسانى كه ايمان نمىآورند به آيات خدا؛ و آن گروه، البته دروغگو هستند. 106- كسى كه كافر شود به خدا بعد از ايمانش، به عذاب عظيم گرفتار شود؛ مگر كسى كه اكراه شود به كفر و قلب او مطمئن باشد به ايمان. (چون عمار ياسر با پدر و مادرش از مكه فرار كرد كه نزد پيغمبر آيد در بين راه ابو جهل و كفار، پدر و مادرش را به سختى كشتند عمار به تقيه هر چه خواستند گفت و جان سالم به در برد؛ مردم گفتند: عمار كافر شد. اين آيه در شأنش آمد كه: عمار اگر ناروايى به اكراه گفته قلبش كاملًا با ايمان است.) و ليكن آنان كه بگشايد به كفر سينه خود را و به ميل خود بىتقيه كافر شوند پس بر ايشان غضبى است از خدا و براى ايشان عذابى بزرگ است. 107- اين عذاب بزرگ براى آن است كه ايشان دوست داشتند و ترجيح دادند زندگانى دنيا را بر آخرت. و البته خدا هدايت نمىكند قوم كافر را. 108- و آن گروه چون حالشان چنين است اميدى به ايمانشان نيست. آنها كسانى هستند كه مهر زده است خدا بر دلهاى ايشان و بر گوش و چشمان ايشان؛ و اين گروه در غفلتند. 109- حقا كه ايشان بىشبهه در آخرت زيانكارند. 110- آنان كه هجرت كردند به مدينه بعد از آن كه زحمت ديدند و اذيت كشيدند از كفار و جهاد كردند در راه خدا و صبر كردند در شدتها، پروردگار تو آمرزنده است گناهان گذشته ايشان را و مهربان است به ايشان.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 279