اى پيغمبر ما، باين مشركين بگو خداى آسمانها و زمين كيست؟ بآنها بگو خدا است كه خالق آسمانها و زمين است چگونه شما بغير از خدا چيزهاى ديگرى را بدوستى و يارى خود برگزيدهايد كه براى خودشان هم هيچگونه سود و زيانى ندارد از آنها بپرس آيا حتما نابيناى جاهل و ديده روشن دانا برابر است؟ و آيا تاريكى جهل و بت پرستى با نور معرفت خدا شناسى يكسان و مساوى است؟ و آيا آنها براى خدا شركائى پيدا كردهاند كه مانند خداوند ايجاد خلقى نموده و مخلوقات آنها برايشان مشتبه گرديده؟ باين مشركين كوردل بگو خالق همه اشياء و هستىها فقط ذات پروردگار يكتاى قادرى است كه همه چيز مقهور اراده اوست (16) خداوند از آسمان آبى نازل كرد پس وادىها را سيل فرا گرفت و بر روى سيل كفى ايجاد شد يا مثل آنكه براى تهيه زيورها و يا اثاثيه و لوازم فلزات را در بوتههايى نهاده و بروى آتش بگذارند روى فلزات گداخته قشرى چون كف پديد آيد خداوند براى ارائه حق و باطل چنين مثل ميزند كه آن كفهاى آب و كف روى فلز ذوب شده بزودى از بين ميرد و آنچه كه براى مردم نافع و مفيد است باقى ميماند در روى زمين، براى روشن شدن اذهان مردم و در خور فهم آنها خداوند مثلهايى باين روشنى بيان ميفرمايد (17)