responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : بروجردى، محمدابراهيم    جلد : 1  صفحه : 453


كه چون بر او وارد شده و سلام كردند ابراهيم بايشان گفت من از ورود نابهنگام شما خائف و ترسانم (52)
فرشتگان باو گفتند نترس ما آمده‌ايم كه تو را بوجود پسرى دانا بشارت و مژده دهيم (53)
ابراهيم گفت مرا در اين سن پيرى بشارت فرزند ميدهيد چه علامت و نشانه‌اى بر اين مژده خود داريد (54)
گفتند براستى و حقيقت ما بتو بشارت ميدهيم و تو نبايد از لطف خدا مايوس باشى (55)
ابراهيم جواب داد از لطف خداوند جز مردم گمراه كسى ديگر نوميد نمى‌شود (56)
ابراهيم از آنها سؤال نمود كه اى رسولان پروردگار شما براى چه منظورى آمده‌ايد (57)
فرشتگان گفتند ما مامور هلاكت قوم تبهكار لوط بد عمل هستيم (58)
مگر خانواده و بستگان خود لوط كه همگى آنها را نجات خواهيم داد (59)
جز عيالش كه مقرر است با هلاك شوندگان باشد (60)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : بروجردى، محمدابراهيم    جلد : 1  صفحه : 453
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست