يا آنكه خانهاى از طلا داشته باشى و يا بآسمان صعود كنى معذالك ابدا بآسمان رفتن تو ايمان نميآوريم تا اينكه كتابى بر ما نازل كنى كه آن را بخوانيم اى پيغمبر بگو خدا منزه از آنست كه در برابر شما تجسم پيدا نمايد و آيا من چون شما جز بشرى هستم كه برسالت آمدهام (95) وقتى كه قرآن نازل شد هيچ چيز مردم را از هدايت و ايمان باز نداشت مگر آنكه گفتند آيا هيچوقت خداوند بشرى را برسالت ميفرستد؟ (96) اى پيغمبر باين مردم بگو اگر در روى زمين فرشتگان مسكن داشتند و محل رفت و آمد آنها بود ما هم از آسمان فرشتهاى را برسالت آنها ميفرستاديم (97) اى رسول گرامى بايشان بگو بين من و شما شهادت خدا كافى است چه او باحوال بندگانش واقف و آگاه ميباشد (98)