ما حكايت آنها را بدرستى براى تو بيان ميكنيم آن جماعت جوانمردانى بودند كه بخداى خود ايمان داشته و ما هم بهدايت و رهبرى ايشان بيفزوديم (12) ما ايمان بخدا را در قلبهاى ايشان محكم و استوار ساختيم بطورى كه چون برخاستند گفتند پروردگار ما خداى آسمانها و زمين است و جز آن ذات مقدس را بخدايى نميخوانيم و اگر غير از اين كنيم راه خطا و غلط پيمودهايم (13) اينها مردم قوم ما ميباشند كه غير از خداى يگانه خداى ديگرى را بدون آنكه دليل روشنى داشته باشند بخدايى برگزيدهاند اين ظلم فاحش و دروغى است كه بخدا بستهاند (14) اصحاب كهف چون جز خداى يكتا خدايى ديگر پرستش نمينمودند براى ايمنى از شر مشركين بغار كوهى گريخته و پنهان شدند تا خداوند از رحمت خويش گشايشى در كارشان ايجاد و محل نجات و آسايشى فراهم سازد (15)