باين طريق ما ايشان را از آن خواب گران برانگيختيم تا از يكديگر پرسش كنند گوينده از ايشان سؤال كرد چه مدت درنگ نمودهايم؟ گفتند يا يك روز تمام و يا چند ساعتى از روز گفتند خدا بهتر ميداند كه ما چه مدت در غار خفته بوديم يكى را با اين درهمها بشهر بفرستيد و هر خوراك پاكيزهاى كه مشاهده نمايد تهيه كند تا روزى خود سازيم و كسى كه ميرود نرمى و حسن سلوك از خود نشان دهد تا كسى متوجه حال ما نشده و بر سر ما واقف نگردد (18) زيرا اگر بر شما تسلط يافته و دسترسى پيدا كنند يا شما را سنگسار ميكنند يا بآئين و كيش خود برميگردانند و هرگز روى رستگارى و نجات نخواهيد يافت (19)