ولى شيطان آدم را وسوسه نمود و گفت اى آدم آيا ميخواهى ترا بدرخت جاويدان رهنمايى كنم كه ملك و پادشاهى آن فنا ناپذير باشد (118) بر اثر وسوسه شيطان آدم و حوا از شجره ممنوعه خوردند و فورا پوشش بهشتى از بدنشان دور شده عورت آنها مكشوف گرديده و با برگ درختان بهشتى براى خود ساترى تهيه نمودند بدين ترتيب آدم نافرمانى نموده و گمراه شد (119) آن گاه خداوند او را برسالت برگزيده توبهاش را پذيرفته و هدايتش فرمود (120) از مقام ربوبيت فرمان رسيد كه آدم و حوا و شيطان از بهشت بزمين فرود آيند كه بعضى از شما دشمن بعض ديگر هستيد تا از طرف ما براى هدايت شما راهنمايى برسد (121) و هر كس پيرو رهنمايان من شود ديگر نه گمراه ميشود و نه بمشقت و سختى ميرسد (122) و هر كس از ياد من غافل شود گرفتار عسرت و سختى معيشت خواهد شد (123) و روز قيامت او را كور و نابينا محشور كنيم (124) و گويد پروردگارا چرا مرا كور محشور نمودى و حال آنكه من در دنيا بينا بودم (125)