آن ملتها انتظارى جز يك خروش آسمانى نداشتند كه با آن صيحه همه هلاك شده و ديگر بازگشت بدنيا براى آنها ميسر نيست (15) آن كافران بشوخى ميگفتند پروردگارا نامه اعمال ما را زودتر و قبل از روز حساب رسيدگى بنما (16) اى پيغمبر مكرم اكنون تو بآنچه كافران ميگويند بردبارى نموده و بياد بنده ما داود باش كه در اجراى فرمان ما نيرومند بود و همواره توبه و استغفار مينمود (17) ما كوهها را با او مسخر كرديم تا شب تار و روز روشن به تسبيح و تقديس ما مشغول باشند (18) و نيز پرندگان و مرغان را باو مأنوس ساختيم كه همه در پيرامونش مجتمع شده و از هر گوشه و كنارى باطراف او حاضر شوند (19) ما سلطنت او را تقويت نموده و باو حكمتى عطا كرديم كه درك حقايق نموده و حق را از باطل تميز دهد (20) اى رسول گرامى آيا خبر آن دو فرشتهاى كه بصورت دو نفر اصحاب دعوى از بالاى محراب و عبادتگاه داود بىاجازه وارد شدند بتو رسيده است (21) همين كه نابهنگام بر داود وارد شدند سخت هراسان شد و آن دو باو گفتند بيم مدار ما دو نفر با يكديگر دعوايى داريم و بهم ستم نمودهايم بحكومت پيش تو آمدهايم ميان ما بحق حكم كن و طرفدارى از ما منما و ما را براه راست هدايت فرما (22)