responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : طاهرى قزوينى، على اكبر    جلد : 1  صفحه : 302


75- گفت: مگر به تو نگفتم همپاى من قادر به تحمل و شكيبايى نخواهى بود؟!
76- [موسى‌] گفت: اگر از اين پس چيزى از تو پرسيدم، با من همراهى مكن، كه از جانب من معذور خواهى بود.
77- باز به راه افتادند تا به شهرى رسيدند، از مردمش طعام خواستند، ولى آنها از پذيرايى‌شان خوددارى كردند، آن گاه ديوارى را مشاهده كردند كه نزديك به فرو ريختن بود و [فرشته مجسم‌] آن ديوار را [تعمير و] برپا داشت؛ [موسى‌] گفت: كاش در برابر اين كار پاداشى دريافت مى‌كردى [كه خرج تهيه غذا كنيم‌].
78- گفت: اينك [موقع‌] جدايى ميان من و توست، [ولى‌] تو را از واقعيت ناپيداى امورى كه در برابرش ياراى صبر [و سكوت‌] نداشتى، آگاه خواهم كرد.
79- اما آن كشتى متعلق به بينوايانى بود كه در دريا كار مى‌كردند، خواستم معيوبش كنم چون در جلو راهشان [1] پادشاهى [ستمگر در كمين‌] بود كه هر كشتى [سالم‌] را مصادره مى‌كرد.
80- و اما آن نوجوان، پدر و مادرش مؤمن بودند و از آن ترس داشتيم كه طغيان و انكار را دامنگير آنان كند.
81- پس اراده كرديم كه پروردگارشان [فرزندى‌] پاك نهادتر و مهربانتر از او به آنها عوض بدهد.
82- و اما آن ديوار متعلق به دو پسر يتيم در آن شهر بود كه زيرش گنجى متعلق به آنها [نهفته‌] بود و پدرشان مردى صالح بود؛ پروردگار تو مى‌خواست آن دو به حد رشد برسند و به رحمت پروردگارت گنج خويش را خارج كنند؛ و من اين كار [ها] را به ميل خويش نكردم [2]؛ اين است واقعيت ناپيداى آنچه ظرفيت شكيبايى‌اش را نداشتى.
83- از تو درباره ذو القرنين [3] مى‌پرسند، بگو: خبرى از او براى شما شرح خواهم داد.

[1]- «وراء» از واژه‌هاى اضداد است، هم به معنى پيش رو، و هم پشت سر مى‌آيد.
[2]- جمله «ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي» و نيز ضمير جمع متكلم در آيات 80 و 81، مؤيد اين نظر است كه آن شخص به ابتكار خود اقدامى نمى‌كرده و ناگزير مأموريتى از جانب نظام تكوين داشته است. آنچه در اين مورد هر گونه شبهه را از ميان مى‌برد، اين جمله صريح است كه «پروردگار تو خواست كه آنها به نيرو و جوانى خود برسند و گنج خود را بازيابند و من آن را از پيش خود نكردم».
[3]- پاره‌اى از محققان گفته‌اند: «ذو القرنين» اسكندر مقدونى است كه با قراين آيات سازگار نيست. ولى ابو الكلام آزاد وزير اسبق آموزش و پرورش هند در كتاب محققانه‌اى كه تحت همين عنوان نوشته، او را كورش كبير، پادشاه هخامنشى ايران، معرفى كرده است و اين نظر قابل قبول‌تر مى‌نمايد. مع ذلك بايد گفت كه هويت او هنوز هم در هاله ابهام است؛ و اللَّه اعلم.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : طاهرى قزوينى، على اكبر    جلد : 1  صفحه : 302
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست